چند وقتی پیش یکی نوشته بود که زندگیمان از قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ عبور کرده و وارد رمانهای کوری و طاعون شده. این حرف کمکم دارد از طنز به واقعیت تبدیل میشود. انگار امیدی به دولتها هم نیست. دکتر فاوچی (آخرین روزنه امید من در این روزها) میگوید زمان پایان را ما تعیین نمیکنیم، بلکه ویروس تعیین میکند.
فرماندار ایالت ما هم تنها کارش این است که هر روز با قیافه پوکر فیس بیاید جلوی دوربین و تعداد جدید مبتلایان و مرگها و تعداد کیتهای آزمایش باقی مانده در ایالت را اعلام کند. من دارم خاطرات فضانورد ناسا را میخوانم که چطور یک سال از زندگیاش را به تنهایی در ایستگاه فضایی گذرانده. و همینطور دوباره دارم کتاب دوی هاروکی موراکامی را میخوانم تا به من انگیزه دهد که عصرها از خانه بیرون بزنم و در کوچه پس کوچهها بدوم.
امروز شش کیلومتر دویدم.
برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 162