من هنوز زنده‌ام کثافت‌ها

ساخت وبلاگ

یک. شاید من باید به نوشتن بر گردم. دلم برای نوشتن تنگ شده است. اینجا ساعت یازده و چهل دقیقه شب است و الآن صدای اتوبوسی می‌آید که در کنار آپارتمان من متوقف شده است تا مسافرهای آخر شب را سوار کند. زندگی همچنان ادامه دارد. با معجونی از غم و اندوه و اندکی امید و شاید نیم پیمانه شادی. 

*

دو. هر بار که یک داستان از کشته شده‌های هواپیما را می‌خوانم بغض ته گلویم را می‌گیرد و یک لایه اشک روی چشم‌هایم جمع می‌شود. به مرز ترک برداشتن نزدیک می‌شوم. ولی بعد تمام سعی‌ام را می‌کنم که دچار گسیختن نشوم. قهوه را می‌نوشم و جرعه قهوه را روی بغضم قورت می‌دهم. بازگشت به وضعیت خنثی.

گوریل فهیم...
ما را در سایت گوریل فهیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 184 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 13:42