گوریل فهیم

متن مرتبط با «جنگ زده به انگلیسی» در سایت گوریل فهیم نوشته شده است

دغدغه‌های به درد نخور گوریلی عصر پنجشنبه‬

  • اسم سرخ‌پوستی من ولو شده در کاناپه است. طبق اسم سرخ‌پوستی‌ام در کاناپه ولو شده بودم. پتو نداشتم و داشتم یخ می‌زدم. بعد از اینکه یک عالمه انرژی از ذخیره اراده‌ام مصرف کردم از جایم بلند شدم و آمد تو اتاق و پتو را از تخت برداشتم و رفتم رو کاناپه زیر پتو خزیدم. بعد تلفنم زنگ خورد. مجبور شدم بلند شوم و تلفنم را جواب بدهم. بعد از تلفن به سمت تخت آمدم و روی تختم ولو شدم. حالا من اینجا بدون پتو زیر سرما یخ زده‌ام و پتوی کذایی رو کاناپه رها شده و دیگر اراده‌ای برایم باقی نمانده که بتوانم به سمت کاناپه بروم و پتو را بیاورم این ور. نوشته شده توسط گ ف | در سه شنبه ۱۴۰۱/۰۵/۲۵ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • امروز شنبه بود.

  • امروز شنبه بود. بعد از گذشت یک هفته هوای ابری و بارانی بالاخره آسمان صاف شده بود و آفتاب از پشت پنجره به داخل خانه می‌بارید. دیشب داشتم به یک ویدیوی آموزشی نگاه می‌کردم که چطور در عصر کرونا سعی کنیم ه, ...ادامه مطلب

  • بازگشت به رینگ بوکس

  • این آخر هفته به یک پنل نویسندگان دعوت شده‌ام که درباره نوشتن کتاب‌هایم و روند چاپ آن‌ها توضیح دهم. وقتی که صاحب موسسه برای شرکت در پنل برایم دعوتنامه فرستاد داشتم از خوشحالی بال در می‌آوردم. حس بوکسوری را داشتم که سی سال از آخرین مبارزه‌اش گذشته است و حالا کاملا به دست فراموشی سپرده شده است. زندگی نکبت‌بار و بیهوده‌ای دارد. تا اینکه بعد از گذشت تمام این سال‌ها برای یک مبارزه جدید به رینگ بوکس دعوت می‌شود. دارم مثل بوکسور کذایی خودم را برای مبارزه جدید آماده می‌کنم., ...ادامه مطلب

  • کره زمین را به حال خودش بگذار

  • ۱- دارم حساب بازنشستگی باز می‌کنم. وقتی که تو سی و سه سالگی حساب بازنشستگی باز می‌کنی به ابزورد بودن زندگی بیشتر پی می‌بری...۲- تا همین چند وقت پیش هر کسی حرف حساب بازنشستگی می‌زد در وضعیت انکار فرو م, ...ادامه مطلب

  • آخرین روز بهار

  • چه دیر آمدیو چه زود رفتیهمچون یک باران بهاریدر آخرین روز بهار, ...ادامه مطلب

  • شکلات و عروسک به شما لبخند می زنند

  • همانطور که می‌دانید آیکیا فروشگاه زنجیره‌ای لوازم خانگی است که اتفاقا هات‌داگ‌های خوشمزه هم دارد و تازه چونکه یک شرکت سوئدی است، در بوفه‌اش هم می‌توانید غذای سوئدی بخورید. من یکی دوباری آیکیای شیکاگو را رفته بودم. ولی تازگی‌ها یعنی همین یکی دو سال پیش شهر ما هم آیکیادار شده است و من بالاخره امروز رفتم که افتتاحش کنم. همه مردم آمده بودند که چوب و تخته و مبل و آباژور و قابلمه و کفگیر و موکت و میز و از اینجور چیزها بخرند. ولی من در نهایت تنها چیزهایی که تو زنبیل خریدم گذاشتم شکل...ات و عروسک لاکپشتی است که تو عکس مشاهده می‌کنید. یعنی یک لحظه فکر کردم بعد این همه عمر و این همه لباس پاره کردن آخرسر هم چیزی هیجان‌انگیزتر از شکلات و عروسک لاک‌پشت از آن فروشگاه غولپیکر پیدا نکردم. این احتمالا نشان می‌دهد که کودک درونم همچنان بیش فعالی مفرط دارد. البته به این موضوع هم فکر کردم که یک دست ظرف غذاخوری آبرومند بخرم. به این خاطر که سر عکس‌هایی که از غذاهایم تو شبکه‌های اجتماعی می‌گذارم، یکبار یک دوست آمریکایی برایم کامنت گذاشت که ظرف‌هایت در حد مُد دهه هفتاد است! بیچاره هم راست می‌گفت. آخر، ظرف‌ها , ...ادامه مطلب

  • جنگ‌زده

  • بچگی‌مون با تجربه جنگ گذشتنوجوونیمون با دیدن فیلم جنگیبزرگسالی‌مون با ترس از جنگ جدید,جنگ زده چاوشی,جنگ زده به انگلیسی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها