تمام راههای رسیدن نور آفتاب را به اتاقم مسدود کردهام. علاوه بر پرده اصلی، دو لایه پارچه غولپیکر روی دیوار میخ زدهام تا کاملا تشعشع نور را در خودشان بشکانند و خفه کنند. کوچکترین نوری که از پنجره عبور کند و به من بتابد، مثل دریل مغزم را سوراخ میکند و محتویات مغزیام را در خودش حل میکند. و بعد سردرد ویرانکننده شروع میشود و تا ساعتها بیوقفه در مغزم جولان میدهد. چند ماه اولی که به آپارتمان ج,لنینگراد ...ادامه مطلب